جدول جو
جدول جو

معنی اهمال کردن - جستجوی لغت در جدول جو

اهمال کردن
پرویشیدن فرو گذاشتن سر خاریدن سستی کردن در کاری فرو گذاشتن، بی پروایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعمال کردن
تصویر اعمال کردن
ورزانیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعمال کردن
تصویر اعمال کردن
بکار بستن، بکار بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعمال کردن
تصویر اعمال کردن
Apply, Exert
دیکشنری فارسی به انگلیسی
применять , прилагать
دیکشنری فارسی به روسی
застосовувати , докладати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سلطويٌّ , السّلطويّة
دیکشنری فارسی به عربی
लागू करना , प्रयास करना
دیکشنری فارسی به هندی
適用する , 行使する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
적용하다 , 발휘하다
دیکشنری فارسی به کره ای
প্রয়োগ করা , প্রয়োগ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
لاگو کرنا , زور لگانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از احماد کردن
تصویر احماد کردن
ستودن ستودن ستایش کردن تحسین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتمال کردن
تصویر احتمال کردن
تحمل کردن بردباری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارسال کردن
تصویر ارسال کردن
فرستادن روانه کردن فرستادن روانه کردن گسیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلال کردن
تصویر اخلال کردن
کار شکنی کار شکنیدن آشوبگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشغال کردن
تصویر اشغال کردن
تحت اختیار گرفتن جایی را، تصرف کردن جایی بوسیله سپاهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا مال کردن
تصویر پا مال کردن
زیر پا کردن از بین بردن له کردن اضمحلال انهدام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتمام کردن
تصویر اتمام کردن
سپریدن، انجام رسانیدن، سپری کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارسال کردن
تصویر ارسال کردن
فرستادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پایمال کردن
تصویر پایمال کردن
زیر پا کردن از بین بردن له کردن اضمحلال انهدام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمال کردن
تصویر برمال کردن
گریختن برمال زدن
فرهنگ لغت هوشیار